قابلمه مسی و حسوم؛ فرهنگ به غارت رفته
در دورانی که استفاده از حسوم در پختن غذا مرسوم بود از کم خونی های رایج که اکنون مردم با آن دست به گریبانند اثری نبود.
یون های آهن که از طریق حسوم در سراسر غذا پخش می شد کم خونی ناشی از فقر آهن را برطرف می کرد، اما پس از این که حسوم را به اسم بهداشت از ما گرفتند،کم خونی و بیمای های خونی چون سرطان خون روز به روز در میان مردم افزایش یافت.
تا چند دهه پیش بین مردم کشورمان مرسوم بود تا برای پخت غذا مخصوصا "خورشت و آش " از قابلمه های مسی استفاده کنند.
آن زمان در همه آشپزخانه ها یک کفگیر آهنی نیز وجود داشت که موقع پختن غذا دایم درون آن قرار می گرفت.مردم به این کفگیر "حسوم " میگفتند.
آن زمان کسی نمیدانست چرا باید این کفگیر درون سرویس قابلمه مسی قرار گیرد. مردم تنها به دلیل اینکه میراث گذشگان بود و میدانستند برای پخت غذا خیلی مفید است از "حسوم " استفاده میکردند.
سالها گذشت. استکبار زودتر از ما همه چیز را درباره فلسفه حسوم فهمید و به دنبال چارهای بود تا حسوم را از آشپزخانهها خارج کند و سرانجام به اسم بهداشت و این که این کفگیرهای آهنی غیر بهداشتی است، حسوم را از ما گرفت.
شاید شما به یاد نداشته باشید اما اگر از بزرگترهای خود جویا شوید به شما خواهند گفت که دهه 50 نان خشکی ها در کوچه پس کوچه های شهر با صدای بلند فریاد می زدند: " قابلمه مسی،کفگیر آهنی خریداریم " کسی آن زمان ندانست که چرا نان خشکی ها داعیه دار حفظ سلامتی برای مردم ایران شده اندو ظروف به اصطلاح روهی را برای ما به ارمغان آوردند.
نان خشکیها با قیمت ناچیز این قابلمهها را خریداری کرده و به جای آن، قابلمه آلمینیومی می دادند که به آن روهی می گفتند. جالب این که در آن دوره اگر کسی ظرف مسی جدیدی را میخواست با ظرف به اصطلاح روهی معاوضه کند با سرسختی نان خشکیها روبرو میشد و نان خشکیهای متمدن و متفکر!
تنها ظروف قدیمی و سرویس قابلمه را شایسته تعویض میدانستند. باید متذکر شد که با توجه به برنامهریزی دقیقی که استعمار انجام داده بود تمامی حکمای ما را در آن دوره به نحوی از بین برده بودند تا دیگر کسی نباشد که با ایجاد تردید مردم را از فروش قابلمههای مسی و کفگیرهای آهنی باز دارد.
کسی نمیداند که این همه قابلمههای با ارزش مسی که حاصل کار قلمزنهای توانای مس بود به کجا رفت.
جالب این که قلمزنهای مس برای پخت هر نوع غذایی ظرفی را با ضرب آهنگ خاصی تهیه میکردند، اما بعدها مشخص شد تمامی این ظروف به کشور ترکیه منتقل شده و در کورهها ذوب شدند تا اثری از آنها باقی نماند.
متأسفانه هنوز هم بسیاری از از ما درباره حسوم و چرایی استفاده از آن توسط اجدادمان کوچکترین اطلاعی نداریم.