خدمات

طبقه بندی موضوعی

۲۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

ابن بابویه (رحمة الیه) در علل الشرایع به سند صحیح نقل می کند: ابلیس بر جمعی از اشقیاء گذر کرد که نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) حرف ناشایست می زدند، بانگ بر ایشان زد که تبالکم یعنی خسران دنیا و زیان آخرت نصیب شما باد! من دوازده هزار سال در بین اجنه بندگی خدا را کردم، و بعد از انقراض آن قوم از تنهایی به خداوند شکوه کردم، تا مرا به آسمان دنیا برد و مدتی در آنجا به عبادت حق تعالی مشغول بودم، و در میان ملائکه به سر می بردم. در آن اثناء دیدم که نوری شعشع بر ملائکه ظاهر شد و همه بر آن سجده کرده و در حیرت بودند، که آیا این نور از کدام ملک مقرب و یا نبی مرسل است. در همین حال از جانب خداوند ندا رسید:

ما هذا نور ملک مقرب ولا نبی مرسل هذا نور طینة علی ابن ابی طالب (علیه السلام).

یعنی، این نور، نور ملک مقرب و نبی مرسل نیست بلکه این نور طینت علی ابن ابی طالب (علیه السلام) است. پس وای بر شما که او را به زشتی نام می برید.(62)


جن گیری

ابن بابویه (رحمة الیه) در کتاب استحسان از روات اهل سنت از ابن عباس نقل نموده که رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) با علی ابن ابی طالب (علیه السلام) در برابر خانه کعبه نشسته بودند و من در خدمت ایشان بودم که شخصی به جثه و صورت فیل، از طرف رکن یمانی پیدا شد، وقتی که چشم رسول خدا به او افتاد فرمود: لعنت بر تو باد!

علی (علیه السلام) عرض کرد: یا رسول الله! این کیست؟ فرمود: آیا او را نمی شناسی او ابلیس لعین است، پس علی (علیه السلام) جست و خرطوم و پیشانی او را گرفت و او را بر زمین زد و گفت: یا رسول الله! اجازه می دهی این لعین را بکشم؟ رسول خدا فرمود: آیا نمی دانی تا به روز موعود به او مهلت داده شده، پس حضرت او را رها کرد. چون ابلیس آزاد شد عرض کرد: یا علی، بشارت دهم تو را که مرا بر تو و شیعیان تو تسلطی نیست، به خدا قسم هر کس که با تو دشمنی کند، من در نطفه او شریکم چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

وشارکهم فی الاموال والاولاد.

یعنی، شیطان در اموال و اولاد با آنها مشارکت نمود.

رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در این مورد قول ابلیس را تصدیق نموده و فرمود: راست می گوید یا علی او را رها کن تا برود، امیر المؤمنین دست او را برداشت.(63)

ابن شهر آشوب در کتاب مناقب در حدیث طولانی از علی ابن محمد الصیرفی نقل کرده که: روزی در راهی به شیطان برخوردم، از من پرسید که: تو کیستی؟ گفتم: یکی از فرزندان آدم، گفت: لا اله الا الله تو از آنهایی هستی که گمان دارند که از دوستان خدایند با این حال معصیت می کنند، و خود را دشمن ابلیس می دانند لکن همواره در اطاعتش هستند.

سپس من پرسیدم: تو کیستی؟ گفت: منم صاحب نام بزرگ و مالک طبل عظیم، منم کشنده هابیل که با نوح در کشتی بودم، و من آن کسی هستم که ناقه صالح را پی کردم، و آتش نمرود را به قصد ابراهیم افروختم، و تدبیر قتل یحیی را کردم و قوم فرعون را به آب راندم، و گوساله را برای اغوای بنی اسراییل ساختم، اره بر سر زکریا به دستور من نهادند و ابرهه را با فیل برای تخریب کعبه بردم و در روز بدر و حنین، لشگریان به تحریک من با محمد می جنگیدند، و من بودم که اصحاب پیامبر را در سقیفه بنی ساعده جمع کردم و از راه حق که بیعت علی بود منصرف نمودم، و هودج عایشه را در جنگ جمل من به پاداشتم و ناکثین و قاسطین و مارقین و به فتوای من بر علی مرتضی خروج کردند. کنیه من ابومره و نام من ابلیس مغضوب رب العالمین است و به رهبری من، مردم در روز قیامت شرمنده خداوند خواهند شد.

علی بن محمد الصیرفی می گوید: من گفتم: تو را به خدای علی ابن ابی طالب قسم می دهم کهمرا راهنمایی کنی و عملی که موجب قرب به درگاه الهی می شود را به من بیاموزی و مرا در حوادث زمان کمک نمایی، گفت: در دنیا قناعت کن، طمع کار نباش و در آخرت جز دوستی علی بن ابی طالب (علیه السلام) و دشمنی با دشمنان او زاد و توشه طلب مکن، زیرا که من در هفت آسمان عبادت کردم و در هفت زمین معصیت خدا انجام دادم، به خدا قسم ملک مقرب و نبی مرسل ندیدم که به دوستی علی بن ابی طالب توسل نجوید و به محبت او امیدوار نباشد. آن مرد می گوید: که این مطلب را گفت و از نظر من ناپدید شد، من به خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدم و ماجرا را در حضورش نقل نمودم.

آن حضرت فرمود:

امن الملعون بلسانه و کفر بقلبه.

یعنی، آن ملعون به زبان اظهار ایمان کرده اما در دل کافر است.

یکی از صلحای جن به خدمت اهل بیت (علیه السلام) رفت و آمد می کرد و خودش را هم از هواداران و دوستان ایشان می دانست، نقل کرد که: ابلیس را در فلان جزیره در لب دریا روی سنگی دیدم که می نالید و می گفت:

شفیعی الی الله اهل العبا - و ان لم یکونوا شفیعی فمن

شفیعی النبی شفیعی الوصی - شفیعی الحسین و شفیعی الحسن

شفیعی التی احصنت فرجها - فصلی علیها الله المنن

یعنی، شفیع گناهان من به سوی خداوند، آل عبایند، اگر مرا شفاعت نکنند پس چه کسی برای من شفاعت خواهد کرد، شفیع من پیامبر و وصی بر حق او علی ابن ابی طالب و دو فرزندش حسن و حسین و صدیقه طاهره و مطهره است که صلوات و سلام خدا بر او باد.(64)

جن گیری


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

علامه مجلسی با سند معتبر از حضرت صادق (علیه السلام) نقل می کند که زنی به نام عفراء از جنی ها به حضور پیامبر می آمد و از فرمایشات آن حضرت استفاده می کرد، و جنی های صالح را می آورد و با دست پیامبر به اسلام مشرف می شدند.

جن گیری

 اتفاقاً چند روزی این زن از محضر حضرت غایب شد، آن بزرگوار از جبرییل پرسید، جبرییل پاسخ داد که ایشان خواهری در جای دور دارد که به زیارت او رفته است. پیامبر این عمل را تحسین کرد و فرمود:

 

طوبی للمتحابین فی الله.

 

خداوند تبارک و تعالی در بهشت هفتاد هزار قصر از یاقوت سرخ خلق کرده و هر قصری هفتاد هزار اتاق دارد برای کسانی که به جهت رضای الهی به دیدن هم می روند و همدیگر را برای خدا دوست دارند.

وقتی که عفراء آمد حضرت فرمود: آیا در این سفر چیزی که تو را به تعجب آورد دیدی؟

 

عرض کرد: ابلیس را در کنار دریای اخضر دیدم که روی سنگ و صخره سفیدی نشسته بود و دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده، می گفت، خدایا در اثر نافرمانی جایگاه مرا جهنم قرار دادی، اما تو را قسم می دهم به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، مرا از جهنم خلاصم کن و با آنها محشور گردان. من سؤال کردم: ای حارث این نامها که شفیع قرار می دهی چه کسانی هستند؟

 

گفت: این نامها را من در بهشت دیدم، هفت هزار سال قبل از خلقت آدم، خداوند با قلم قدرت در ساق عرش نوشته بود، لذا می دانم اینها مقرب ترین مخلوقات الهی می باشند، و اگر به خدا قسم داده شود به خاطر این بزرگواران تمام اهل زمین را می بخشد.(61)

جن گیری


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

۱-در مورد جن ها چه می دانید , آیا میدانید: جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی ؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد .درفرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب بهآن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده ؛ و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست.

 جن گیری

 ۲- خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است.عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛می تواند به هر شکل و اندازه ایتبدیل شود. و بسیاری از چیزها را در یک آن ؛جا به جا کند .همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. می تواند مثلا ظرف ۵ دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد.

 

۳- جن ابزار ساز نیست ؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند ؛وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد.

 

زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست .جن به وسایل حملو نقل بی نیاز است ؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند ؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است.

 

 ۴- جن مانند همه جانداران غذا مصرف میکند . اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.

 

 ۵-جن ها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند . تولید مثل می کنند و تشکیل خانوادهمی دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند.

 

 ۶- جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند . حدود ۱۰۰۰ سال به بالا .جن هایی که در سوره ی جن از آنها نامبرده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛.فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند.وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.

 

۷- جن دارای عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری .عقل جن به معنایقوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخیص است ؛ به اضافه هوشی سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.

 

۸- جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند ؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.

 

 ۹- معروف ترین جن ؛ ابلیس ؛ یا همان شیطاننام دارد ؛ که وصف حال او را شنیده اید ؛ که چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشته های مقرب رسید ؛اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد.

 

۱۰- جن در شرایطی قادربه تسخیر انسان ؛ و انسان در شرایطی ؛ قادر به تسخیر جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ یا دیوانه ؛یا دیو زده ؛ و جن تسخیر شده را ؛موکل می نامند. گویند خود جنیان بر سه قسمند: دیو.؛جن وپری ؛که از لحاظ مکانی ؛ مادون فرشته هستند.

 

 ۱۱- جن می تواند در مواردی تربیت شده ؛ بهانسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیرانایران و پاکستان وهندوجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالای لاما ؛ نه اولیاالله ؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام ؛بهمدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان ؛خطا و اشتباه وگناه می کنند ؛توصیه نکرده اند اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند .

 

۱۲- جنیان مانند امواج رادیویی و ماهواره ای ؛با ما هستند ظاهر نمی شوند ؛اما حاضرمی شوند و بعضی از انها ؛درخانه ها و بدن شخصیت های ضعیف ؛رفت و آمد می کنند. یکی از راه های دور کردن جنهای مزاحم؛خواندن و آویختن ۴ آیه از قران است ؛ که با قل شروع می شوند . وبسیاری ادعیه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچیست!؟

۱۳- جن ها ؛ بعضی از مارا؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند ؛ کمکمان می کنند ؛همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما ؛ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق)را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حکشده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخنی با ما داشته باشند ؛بیشتربهخوابمان می ایند و دلسوزی خود را اعلام می کنند .

خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلی ها هم به کرداراکثرآدمیان اهلشیطنت.بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند.

 ۱۴ - اما آنان که ماورای طبیعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند:کسانی که انچه که نمیبینند را باور ندارند.

 اینها معمولا فقط آنتی تزقصه های جن وپری مادربزرگ ها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچک ترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابه های تاریک وکوتوله های پاسمی و عروسی جن ها رابه خودشان نداده اند.

 این تیپ آدمها از۷ سالگی که مادر بزرگه داستان های جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریفمی کرده ؛هنوز زیر لحاف هستند.

و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند.

مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند.

و گروهی که پوچ یاابسورد هستند: کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش .

 و گروه آخر کسانی که جنها ؛ دستشان می اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش یک روح برایشان شیرینکاری می کنند ؛تا فردادر مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند. جن برای انسان ؛

از انسان خطرناک تر نیست. همانطور که انسان برای کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!

جن گیری


(در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین ۳۵ میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگ های مذهبی صلیبی و جنگ های جهانی و قومی و قبیله ای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نیست ؛

 که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است. ۱۵- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛آنها به ما کاری ندارند .ماهم به آنها کاری نداریم.


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

خداوند احضار جن و روح را تحریم کرده و آن را از گناهان کبیره می شمارد زیرا انسان را از راه حقیقت دور کرده و به عبادت شیطان وادار می کند و سرانجام او را تباه خواهد ساخت. قرآن راجع به تسخیر جن و شیطان تنها از حضرت سلیمان یاد می کند که در سوره انبیاء آیه 82 آمده است

 جن گیری

    برخی از شیطانها برای حضرت سلیمان غواصی می کردند و کارهای دیگری جز این انجام می دادند و ما نگهبان آنها بودیم.

 

از این آیه فهمیده می شود جن هایی که در تسخیر سلیمان بوده اند از نوع جن های شریر و بد بوده اند. جن مثل انسان دو نوع است: مومن و کافر که مومنان از جن را شیطان نمی گویند ولی به کافران آنها اطلاق شیطان شده است.

 

برای دور کردن جن و شیطان باید به خدا توسل جست. جن به محض شنیدن ذکر ورد فرار می کند. وقتی “بسم الله” گفته شود اثر بد جنهای کافر خنثی می شود “ذکر بسم الله” در دفع و دور کردن شیطان و جن موثر است. از امام صادق (ع) منقول است: هر کس معوذتین (سوره های ناس و فلق) را بسیار بخواند از وسواس و شر جن و انس محفوظ بماند. از آن حضرت نقل است کسی که سوره جن را تلاوت نماید در زندگی دنیا هرگز آسیبی از جن و انس به او نرسد و مورد سحر و کید آنها واقع نشود.

 

آیه 59 سوره مریم را اگر بنویسند و بشویند و بر جن زده و مصروع بخورانند و یا به بازویش ببندند شفا می یابد.

 

    بسم الله الرحمن الرحیم. فخلف من بعدهم خلف اضاعو الصواه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا

 

از حضرت علی (ع) منقول است هر که در سفر راه را گم کند فریاد کند “یا صالح اغثنی” یا بقول امام باقر (ع ) بگوید: “یا صالح ارشدو نا الی الطریق رحمکم الله” یعنی یا صالح ما را به راه برسان رحمت خدا بر تو باد بدرستیکه از برادران شما از جنیان شخصی است که صالح نام دارد از برای خدا در شهرها می گردد چون صدای شما را بشنود جواب گوید و راهنمایی نماید.

 جن گیری

راوی می گوید: ما در سفری راه را گم کردیم و شخصی از ما دور شد و فریاد زد به نحوی که مذکور شد سپس برگشت و گفت صدای آهسته شنیدم که راه از جانب راست است.


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

ملائکه عطر و بوی خوش و پاکیزگی وضو و غسل را دوست دارند و هر جا بوی خوش باشد متوجه آنها می شوند و از ظلمت و جای متعفن بدشان می آید ولی شیاطین و اجانین جاهای تاریک و محل های متعفن را دوست دارند و در گلخن حمام و جاهای کثیف جن فراوان است.

 جن گیری

    جایی که معصیت شود فرشته وارد نمی شود ولی جن در آن جا زیاد و فراوان است.

    در اتاقی که جنب و حایض باشد فرشته وارد نمی شود.

    ملائکه لباس سفید، قرائت قرآن و منزل امام و ولی خدا را دوست دارند.

    جن ها از سخن چینی مسرور و خوشحال می شوند.

    فرشتگان از زنهای محجبه مسرور و شاد می گردند و منازلی که چنین زنهایی دارند جن از خانه بیرون می رود.

    ملائکه از موجودات عالم بالا و عالم ملکوت می باشند و جن ها از موجودات عالم پائین هستند.

    جنس ملائکه از نور است ولی جنس جن از آتش خالص است.

    فرشتگان غذا نمی خورند و ازدواج هم نمی کنند ولی جنیان هم غذا می خورند و هم ازدواج می کنند.

    جن ذریه دارد ولی ملائکه ذریه ندارند.

    ملائکه گناه و تخلف امر پروردگار را نمی کنند بخلاف جن که گناه و تخلف از امر الهی می کنند.

    فرشتگان مرگ، شرک و رفتن به جهنم ندارند ولی جن ها مرگ دارند شرک دارند و ستم کاران آنها به جهنم می روند.

جن گیری

    شیطان و جن دشمن انسان و بشر بوده و هستند ولی ملائکه نه تنها دشمن انسان نبوده بلکه بر آدمیان استغفار می کنند و از درگاه پروردگار حکیم طلب آمرزش برای آنان می کنند.


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰



مکان جنیان از آنجایی که نوع خلقت جنیان با انسانها و حیوانات متفاوت است، واضح است که مکان زندگی آنها نیز متناسب با نوع خلقت آنها باشد، ولی آن مکانهاکجاست.

در بین عوام شایع است که زیرزمینها، جاهای تاریک و مرطوب مانند حمامها، چاهها و عمق جنگلها جایگاه جنیان و جن گیری  است. اما بررسی ها حاکی از آن است که قطعا آنها در جایی زندگیمی‌کنند که از انسانها به دور باشند.

در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که: «در وادی شقره (بیابانی که رنگ خاکش سرخ مایل به زرد است) نماز نخوان، زیرا در آن جا منازل جن است.» (وسائل الشیعه، ص ۴۵۲) قابل ذکر است یکی از معروفترین مساجد مکه با نام«مسجد الجن» در غرب شهر مکه محل نزول جنیان در مکه است و مستحب است حاجیان در آن مسجد رفته و دو رکعت نماز به جا آورند.

 

غذای جن تغذیه جن در روایتی هم آمده که غذای بعضی از آنها جذف است نوعی گیاه در یمن است کهبا خوردن آن نیاز به آب نیست یعنی گیاه آبدار است (بحار ج60 ص73 و سفینه البحار ص679)

حضرت علی بن حسین (ع) فرمودند : استخوان را پاک نکنید که جنیان از آن بهره میگیرند و اگر پاک کنید ، آنها از خانه ی شما چیزی را میبرند که بهتراز این باشد (حلیته المتقین ص67)

 جنیان به خدمت پیامبر اکرم شرفیاب شدند و برای خود و حیواناتشان غذا خواستند ، حضرت استخوان را برای جنیان و سرگین را برای حیواناتشان قرار داد .

 به همین سبب پاک کردن استخوان خوب نیست (حلیه المتقین ص257)

 چون بر جنیان هوا و آتش غالب است ، غذاو خوراکشان آن چربی است که هوا در استخوان ها حمل مینماید ، زیرا خداوند روزیشان را در آنها نهاده است.

به همین دلیل پیامبر اسلام فرموده اند : استخوانها توشه برادران جنی شماست و در جای دیگر فرموده اند:خداوند در استخوانها برای جنیان روزی نهاده است.

جنیان بخشی از انرژی حیاتی خود را از ماه و درختان و آب و قسمتی را از زمین در هنگام شب که تنفس میکند نیز میگیرند. غذای جنیان از انرژی متصاعد شده همه از همه چیز است گاهی آنان از بوی انسان یا برخی حیوانات ، بوی نم ، لجن ،دریا ، رودها ، بیابان و میوه های گوناگون است ، به این ترتیب آنان به هر جای طبیعت بروند میتوانند تغذیه کنند .

 

زندگی آنان به صورت زندگی تمام موجودات زنده است : با کودکی ، جوانی ، پیری ، ضعف و قوت ، سلامتی ، بیماری و مرگ همراه است .

امراض آنها بیشتر به شکل کاهش و از دست دادن انرژی است . هنگامی که قسمتیاز بدن آنها انرژی خود را ازدست میدهد ، برای آنان حالت دردناکی بوجود می آورد و گاه تحرک آنان را از بین میبرد. در مواردی دیده شده افراد معنوی که میتوانند از طریق انرژی انسان ها را درمان کنند ، درد و ناراحتی جنیان را برطرف ساخته و آنان را درمان کنند .

 همچنین صدای تار ، نی ، دف برای آنان خوشایند است ، صوت قرآن را دوست دارندبطوری که اگر در نزدیکی محل آنان کسی قرآن را با صدای بلند تلاوت کند ، دور او جمع شده و به آن توجه می کنند .

 

 ( این نیز برای آنان نوعی تغذیه و خوراک میباشد) آقای علی باقری صاحب کتاب دانستنیهایی درمورد جن در مورد اینکه جنیان آیا خوراک دارند یا خیر ، شهید مطهری می فرمایند ( در روایات این مطلب هست که جن ها خوراک دارند ) که بعضی از روایات آن در زیر بیان می شود.

 

 از پیامبر اکرم سؤال شد: آیا شیطان با انسان هم غذا می شود؟ حضرت فرمود: آری ، هر سفره ای که بر سر آن( بسم الله الرحمن الرحیم ) گفته نشود شیطان با افراد آن سفره ، هم غذا می شود و خداوند برکت را از آن می برد.

پس از آنکه به این مطلب پی بردیم حالاغذای جنیان چیست؟شیخ بهائی می فرماید: ( خوراک ایشان هوای آمیخته بهبوی طعام است ) روایتی را پیامبر اکرمنیز فرمودند که: ( با استخوانها استنجا ننمائید!

چرا که استخوان ، توشه برادران جن شمااست ) آنها با بو کشیدن استخوان تغذیه می شوند به همینعلت شارع مقدس در آداب غذا خوردن فرموده است: دستهایتان را بعد از غذا بشویید تا اینکه هنگام خواب اجنه و شیاطین دست شما را بو نکنند تا موجب اذیت شما گردند مخصوصا اطفالی که با دست آلوده می خوابند احتمال بیشتری دارد تا مورد آزار جن واقع شود. 

 جن گیری

یکی از اصحاب می گوید از امام صادق سؤال کردم پیرامون استنجا با استخوانو ضایعات... امام نهی نموده و فرمودند استخوان و ضایعات ، غذای جنیان است.

از حضرت لقمان نیز نقل شده است که: بر طرف کردن نجاست با استخوان مکروه استزیرا جنیان به خدمت حضرت رسول آمدند و برای خود و حیوانات خود غذا خواستند حضرت استخوان را برای جنیان سرگین را برای حیواناتشان قرار داد .

به همین سبب پاک کردن استخوان خوب نیست به سند معتبر منقول است که حضرت علی ابن الحسین فرمود: (استخوان را پاک نکنید که جنیان از آن بهره می گیرند و اگر پاک کنید آنان از خانهشما چیزی را می برند که بهتر از این باشد ) ابوحمزه ثمالی می گوید: در کنار حوض زمزم ایستاده بودم مردی به سویم آمد و گفت: ای ابا حمزه از این آب نخور!

چون جن و انس در آن شریکند. از این آب بخور که فقط انسانها از آن خورده اند.از گفتار این مرد تعجب کردم و آنچه راکه رخ داده بود به امام باقر گفتم. حضرت در جواب فرمودند: این مرد از جنیان بود و می خواست تو را راهنمایی کند.

در کتاب آقای استاد احمدی بیان شده : که جنیان دارای زراعت و باغهای میوه هستند و قسمتی از ارتزاق آنان نیز  ازطریق گوشت چهارپایان و پرندگان صورت میگیرد.

 همچنین درباره ابلیس (شیطان)  آمده : او فردی میگسار و نوشیدنیش شراب مسکراست . از میان پرندگان  به طاووس بسیار علاقه مند و از خروس سفید متنفر است .

(المستدرک الوسائل ج 16 روایت:9472و 1947)

 چون عناصر زمینی : منظور اجرام متراکم و جامد در انسان غالب است بنا بر همین انسان نیاز به غذای مادی و سلول زا دارد ولی در جن عناصر هوایی یعنی آتش ، دود ، حرارت و هوا غالب است بنابر همین نیاز به انرژی حاصل از غذا دارد.


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

هیثم می‌گوید وقتی سراغ پیرمرد یک‌چشم را گرفتم و او را نیافتم، امام رضا(ع) فرمود: آن مرد از اجنه بود او پرسید دو نوزاد دوقلو به هم چسبیده به دنیا آمده‌اند که یکی‌شان مرده، با او چه باید کرد

 جن گیری

به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، امام صادق(ع) در تعریف معجزه می‌فرماید: «و المعجزه علامهٌ لله لا یعطیها إلا انبیاءهُ و رُسُلَهُ و حججه لیعرف به صدق الصادق من کذب الکاذب؛ «معجزه» نشانه‌ای از خداوند است که آن را جز به پیامبران و فرستادگان و حجت‌های خود نمی‌دهد، تا به وسیله آن، راستگویی (مدعیان ارتباط با خدا) از دروغگویی (مدّعیان دروغین) شناخته شود.» (بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۱)

 

بنابراین «معجزه» چند رکن اساسی دارد. یکی اینکه از حدود توانایی نوع بشر خارج است و احدی با اتکای نیروی انسانی نمی‌تواند مانند آن را بیاورد؛ دیگر این کار خارق العاده، فقط با اذن و مشیت الهی صورت می‌گیرد و معمولاً نیز با «تحدی» همراه است؛ یعنی از دیگران دعوت می‌شود اگر می‌توانند مانند آن را بیاورند. بنابراین، درک چگونگی وقوع معجزه خارج از عقل بشر است.

 

در ادامه دو نمونه از معجزات امام رضا(ع) ‌را مرور می‌کنیم:

 

اطاعت ملائکه از امام رضا(ع)

 

دعوات راوندی می‌گوید: امام جواد(ع) فرمود یکی از اصحاب پدرم مریض شد. حضرت رضا به عیادت او رفت و از او پرسید: «چطوری؟» گفت: «بعد از آمدن شما مرگ را به چشم خود دیدم.» (می‌خواست با این جمله دردی را که از شدت بیماری‌ می‌کشید، نشان دهد.) امام فرمود: «مرگ را چگونه دیدی؟» گفت: «سخت و دردناک.» حضرت فرمود: مرگ را ندیدی، آنچه دیدی فقط کاری بود که مرگ در ابتدا با تو می‌کند و بدین وسیله گوشه‌ای از احوال خود را به تو نشان می‌دهد. مردم دو دسته‌اند: کسانی که با مرگ راحت می‌شوند و کسانی که با مرگشان دیگران از دستشان راحت می‌شوند. ایمانت به خدا و ولایت را تجدید کن تا از کسانی باشی که با مرگ راحت می‌شوند.

 

آن مرد هم همین کار را کرد. آنگاه گفت: «ای پسر رسول خدا! اینان فرشتگان پروردگارند که با درودها و هدایا بر شما سلام می‌کنند. آنها روبروی شما ایستاده‌اند. اجازه بدهید بنشینند.» امام رضا(ع) فرمود: «بنشینید ای فرشتگان پروردگار من!» سپس به مریض فرمود: «از آن‌ها بپرس آیا دستور داشتند که در حضور من بایستند؟» مریض گفت: «از آنها پرسیدم، گفتند اگر همۀ فرشتگانی که خدا آفریده در محضر شما باشند، برای شما خواهند ایستاد و تا اجازه ندهید نخواهند نشست. خدای بزرگ به آنان چنین دستور فرموده است.» آنگاه مرد چشمانش را بست و گفت: «سلام بر تو ای پسر رسول‌خدا، این شمایید که در کنار محمد(ص) و امامان پس از او در برابرم ایستاده‌اید.» این را گفت و جان داد.

 

باب جن ها از امام رضا(ع)

 

در کتاب گرانسنگ الکافی اثر شیخ کلینی آمده است: محمدبن ‌جحرش می‌گوید حکیمه دختر امام موسی کاظم(ع) به من گفت دیدم امام رضا(ع) بر درِ انبار هیزم ایستاده، آهسته با کسی سخن می‌گوید و من هیچ‌کس را نمی‌بینم. گفتم: «آقای من، با که آهسته سخن می‌گویید؟» فرمود: «ابن‌عامر زهرایی (از جنّیان) است. آمده از من سؤال کند و دردش را به من بگوید.» گفتم: «آقای من! دوست دارم صدایش را بشنوم.» فرمود: «اگر صدایش را بشنوی، یک‌سال تب می‌کنی.» گفتم: «آقای من! دوست دارم بشنوم.» فرمود: «بشنو.» در این حال، من صدایی شبیه سوت شنیدم، تب به سراغم آمد و یک‌سال تب کردم.

 جن گیری

در کتاب دلایل‌الامامه نیز آمده است: هیثم‌بن ‌واقد گوید در خراسان نزد امام رضا(ع) بودم. عباس، دربان ایشان، بود. امام مرا نزد خود خواند. پیرمردی یک چشمی در حضورش بود و سؤال می‌کرد. پیرمرد خارج شد. امام به من فرمود: «پیرمرد را نزد من برگردان.» پیش دربان رفتم، گفت: «هیچ‌کس از اینجا بیرون نرفت.» امام رضا(ع) فرمود: «آن پیرمرد را میشناسی؟» گفتم: «نه.» فرمود: «او مردی از جن است که سؤال‌هایی از من پرسید و از جمله سؤال‌هایش این بود که دو نوزاد دوقلو به هم چسبیده به دنیا آمده‌اند که یکی‌شان مرده، با او چه باید کرد؟» گفتم: «باید نوزاد مرده را از زنده بُرید و جدا کرد.»

 

منبع: کتاب مستدرک عوالم‌العلوم، محقق: آیت‌الله سید محمدباقر موحد


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

به گزارش سرویس دینی جام نیـوز،تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن آن‌ها و جن گیری، گرچه ممکن است اما میان فقها درباره ی این که آیا چنین کاری جایز است یا نه، اختلاف وجود دارد.

 

سوالی که مطرح است اینکه آیا انسان می‌تواند با جن رابطه داشته باشد؟ اگر می‌تواند آن‌را چگونه توجیه می‌کنید؟

 

قرآن مجید وجود جن را تصدیق کرده است و ویژگی‌های زیر را برای او برمی‌شمارد:

 

1.جن موجودی است که از آتش آفریده شده، بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است. [1]

 

2. دارای علم ، ادراک، تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است. [2]

 

3. دارای تکلیف و مسئولیت است. [3]

 

4. گروهی از آن ها مؤمن و صالح و گروهی کافرند. [4]

 

5. دارای حشر و نشر و معادند. [5]

 

6. قدرت نفوذ در آسمان‏ها و خبرگیری و استراق سمع داشتند و بعداً منع شدند. [6]

 

7. با بعضی از انسان‏ها ارتباط برقرار می کردند و با آگاهی محدودی که نسبت به بعضی از اسرار نهایی داشتند، به اغوای انسان‏ها می پرداختند. [7]

 

8. میان آنها افرادی یافت می شوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که میان انسان ‏ها چنین است. [8]

 

9. قدرت بر انجام بعضی از کارهای مورد نیاز انسان را دارند. [9]

 

10. خلقت آنها روی زمین قبل از خلقت انسان ‏ها بوده است. [10]

 

11. در داستان حضرت سلیمان علیه السلام وقتى عفریتى از جن مدعى مى‏شود که می تواند تخت بلقیس را به نزد سلیمان آورد پیش از آن که از مجلسش برخیزد، [11] حضرت سلیمان آن جن را تکذیب نمى‏کند؛ اگر چه در قرآن نیامده است که آن جن تخت را آورد. [12]

 

از مجموع این آیات استفاده می شود که جن یک موجود خیالی نیست و یک موجود واقعی مادی است که ارتباط با او امکان پذیر است و عده ای هم با او ارتباط برقرار کرده اند. اگرچه از روزگاران قدیم بین انسان و جن، شیوه ‏های مختلفی از روابط تصور می شده است، اما ما تنها شیوه ‏هایی را که در روایات معتبر آمده است می توانیم بپذیریم.

 

در این جا به بعضی از گونه ‏های این روابط که در قرآن و روایات و سخنان دانشمندان ذکر شده، اشاره می کنیم:

 

ألف: پناه بردن به جن؛ در قرآن مجید آمده: "و همانا مردانی از انس به مردانی از جن پناه می بردند، پس به سختی ‏های ایشان می افزودند". [13]

رسم عرب چنین بود که هرگاه به بیابان هولناکی می رسیدند، به جن آن وادی پناه می‌بردند. اسلام این کار را نهی کرده و پناه بردن به آفریننده ی جن و انس را امر فرموده است. [14]

 

ب: تسخیر جن؛ تسخیر جنیان و به خدمت گرفتن آن ها، گرچه ممکن است اما میان فقها درباره ی این که آیا چنین کاری جایز است یا نه؟، بحث است. قدر مسلم آن است که این کار نباید از راهی که شرعا حرام است صورت گیرد یا باعث آزار و اذیت آن ها شود و نیز نباید به کارگرفتن آنها برای کارهای نامشروع و حرام باشد زیرا انجام کار نامشروع، حرام است چه با واسطه باشد یا بی واسطه. [15]

 

از آیت الله خامنه‌ای؛ درباره ی حکم مراجعه به افرادی که از طریق تسخیر ارواح و جن اقدام به معالجه مى‏‌کنند، با توجه به این که یقین وجود دارد که آن ها فقط کار خیر انجام مى‏‌دهند، سؤال شد، ایشان جواب فرمودند: این کار فى نفسه اشکال ندارد، مشروط بر این که از راه هایى که شرعاً حلال هستند، اقدام شود. [16]

جن گیری


 

 

  پی نوشت‌ها:

[1] الرحمن ، 15.

[2] آیات مختلف سوره جن.

[3] آیات سوره جن و الرحمن.

[4] آیات سوره جن و الرحمن.

[5] همان، 15.

[6] همان، 9.

[7] همان، 6.

[8] نمل ، 39.

[9] سباء ، 12 - 13.

[10] حجر ، 27.

[11] نمل، 40 - 30.

[12] جوادى آملی، عبدالله، تفسیر موضوعى، ج1، ص 119.

[13] جن، 6.

[14] نک: بحارالأنوار ، ج 92 ، ص 148 ، [المحاسن‏] قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا تَغَوَّلَتِ الْغِیلَانُ فَأَذِّنُوا بِأَذَانِ الصَّلَاةِ.

[15] نک: منهاج الصالحین (للخوئی)، ج‏2، ص 8.

[16] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‏2، ص 980 ، س 1232 .


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

خداوند متعال اجنه را قبل از آفرینش انسان آفریده بود. دلیل این مدعا، این آیه از قرآن کریم می باشد: {وإذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا إلا إبلیس کان من الجن ففسق عن أمر ربه}(کهف:50) یعنی: « و [یاد کن] هنگامى را که به فرشتگان گفتیم آدم را سجده کنید پس [همه] جز ابلیس سجده کردند که از [گروه] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید.»

 جن گیری

در این آیه بیان شده که ابلیس از اجنه بود و خداوند آنان را پیش تر از آفرینش آدم علیه السلام خلق کرده بود. خداوند متعال می فرماید: { ولقد خلقنا الإنسان من صلصال من حمإ مسنون والجان خلقناه من قبل من نار السموم }(حجر:26-27) یعنی: « و در حقیقت انسان را از گلى خشک از گلى سیاه و بدبو آفریدیم. و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى‏دود خلق کردیم.»

 

ماده ی آفرینش اجنه آتش می باشد، به دلیل آنچه خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید که: {والجان خلقناه من قبل من نار السموم }(حجر:27) یعنی: « و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى‏دود خلق کردیم.» برای این آتش مذکور را "نار السموم" خوانده است که به خاطر حرارت شدیدی که دارد به منافذ(مسام) بدن داخل می شود.

همچنین خداوند متعال می فرماید: { وخلق الجان من مارج من نار }(الرحمن:15) یعنی: « و جن را از تشعشعى از آتش خلق کرد.» مارج زیرمجموعه ی آتش می باشد، یعنی آتش عام و مارج خاص است چون نوعی آتش بدون دود می باشد. در صحیح مسلم از حضرت عایشه - رضی الله عنها- روایت شده است که رسول الله صلى الله علیه و سلم فرموده اند: ( خلقت الملائکة من نور، وخلق الجان من مارج من نار، وخلق آدم مما وصف لکم ) یعنی: «فرشتگان از نور و جنیان از مخلوطی از آتش و آدم از آنچه به شما توصیف شده، آفریده شده اند.»

 

لازم به گفتن نیست که خلقت اجنه از جنس آتش مستلزم آن نیست که شکل و قیافه ی آنان نیز چون آتش باشد؛ خلقت بشر از خاک است ولی آدمیان مانند خاک نیستند. البته خصوصیات آتش در آنان وجود دارد، خصوصیاتی مثل سبکسری و نرمی و بی وزنی، همانگونه که انسان خصوصیات سنگینی و چگال بودنش را از خاک برگرفته است.

 

اجنه مانند انسان به دو جنس مذکر و مؤنث تقسیم می شوند، خداوند باری تعالى می فرماید: { وأنه کان رجال من الإنس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقاً } (الجن: 6) یعنی: «و مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مى‏بردند و بر سرکشى آنها مى‏افزودند.»

 

 در حدیثی از زید بن ارقم بیان شده که رسول خدا - صلى الله علیه وسلم – می فرماید: ( إن هذه الحشوش محتضرة، فإذا أتى أحدکم الخلاءَ فلیقل: اللهم إنی أعوذ بک من الخبث والخبائث ) یعنی: « در این نخلستان ها (مکان های قضای حاجت) (اجنه) حاضر می شوند، پس هرکدام از شما هنگام داخل شدن به بیت الخلا (توالت) بگوید: خدایا از شر شیاطین نر و ماده به تو پناه می برم.» خُبُث – به ضم خاء و باء – به معنی: اجنه ی مذکر، و خبائث: جنس مؤنث آنان است.

 

 

اجنه در کجا زندگی می کنند؟

از جمله اقامتگاه های اجنه گرمابه ها هستند، چنانچه در صحیحین در حدیثی از انس رضی الله عنه آمده: که رسول الله صلى الله علیه و آله وقتی وارد بیت الخلاء(دستشویی) می شد می گفت: [اللهم إنی أعوذ بک من الخبث والخبائث]

 یعنی: « خدایا از شر شیاطین نر و ماده به تو پناه می برم.» همچنین زباله دان ها و ویرانه ها و غار و حفره ها از اماکن مورد استفاده ی اجنه می باشند.

 

آیا آن ها برای خود خانه هم می سازند؟ بعضی از اجنه به من گفته اند که آن ها برای خود خانه می سازند، و الله اعلم.

 

لکن این موضوع با آنچه پیامبر راستگو و تصدیق شده صلی الله علیه و سلم بیان داشته است معلوم می گردد که آنان با انسان ها در خانه هایشان مشارکت می کنند

 جن گیری

 اگر نام خداوند عزوجل را در هنگام داخل شدن به منزل نبرند، آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرموده است: (اذا دخل الرجل منزله فذکر اسم الله عند دخوله وعند طعامه، قال الشیطان لا مبیت لکم ولا عشاء، وإذا ذکر اسم الله عند دخوله ولم یذکره عند طعامه قال أدرکتم العشاء ولا مبیت لکم، وإذا لم یذکر اسم الله عند دخوله ولا عند عشائه قال: أدرکتم المبیت والعشاء)

 

یعنی: «هرگاه شخص به خانه اش داخل شده و در وقت داخل شدن خود و در هنگام نان خوردن خویش نام خدا را یاد کند، شیطان به یارانش می گوید: نه می توانید بخوابید و نه می توانید نان بخورید، ولی هرگاه داخل شود،

 

و نام خدا را در وقت دخول خود یاد نکند، شیطان می گوید: جای شب ماندن خود را یافتید و هر گاه خدا را در وقت طعام خود یاد نکند، می گوید: جای نان خوردن و شب ماندن را یافتید.» [رواه مسلم]


  • mina afshar
  • ۰
  • ۰

 

جن: در برابر کلمه ی انس می آید. این کلمه ی عربی به معنی پوشیده و پنهان شدن می باشد. یک اجنه برای این "جن" خوانده می شود که از دیده ها پنهان شده و دیده نمی شود.

 جن گیری

اما شیاطین: جمع کلمه ی شیطان است که به هر فرد ستمگر و نافرمانی از جنس انسان یا اجنه گفته می شود. بنابراین شیاطین تنها نافرمان ها و ستم پیشگان اجنه نیستند

 

معنى و منظور از کلمات جن و شیاطین (دیو و پری):

 

جن: در برابر کلمه ی انس می آید. این کلمه ی عربی به معنی پوشیده و پنهان شدن می باشد. یک اجنه برای این "جن" خوانده می شود که از دیده ها پنهان شده و دیده نمی شود.

 

اما شیاطین: جمع کلمه ی شیطان است که به هر فرد ستمگر و نافرمانی از جنس انسان یا اجنه گفته می شود. بنابراین شیاطین تنها نافرمان ها و ستم پیشگان اجنه نیستند.

 

ابن عبدالبر می گوید: " جن نزد اهل کلام و علم زبانشناسی در درجات مختلفی جای می گیرند: چنانچه تنها از یک جن نام برده شود به آن می گویند: جنی ... اگر منظور آن هایی باشند که با انسان ها همزیستی دارند:

عامر یا عوامر (پری)... چنانچه آن هایی باشند که خود را به کودکان نشان می دهند، به آن ها گفته می شود: ارواح (اشباح) ... اگر پلید و افسونگر باشد شیطان است ... و چنانچه از آن حد نیز درگذرد نام او: مارد(دیو) است.

 

اگر از آن حد نیز درگذرد و کارش بگیرد به او: عفریت گویند و جمع آن: عفاریت می باشد. والله أعلم بالصواب "

 جن گیری

اثبات وجود جن :

 

شیخ الاسلام ابن تیمیه - رحمه الله – می گوید: " هیچ یک از فرقه های اسلامی نه وجود جن را انکار نموده است و نه این موضوع را که خداوند حضرت محمد صلى الله علیه و سلم به سوی آنان فرستاده است ...

 علت این موضوع آن است که وجود داشتن اجنه با تواتر و بسیاری خبر پیامبران به ناچار معلوم و ثابت گردیده است و بالاجبار معلوم شده که آنان زنده، دارای اندیشه و اراده ی انجام اعمال بوده و حتی برای ایشان نیز اوامر و نواهی بیان شده است."

 

دلایل وجود اجنه در قرآن کریم بسیار می باشد، که ضرورتی به شمردن آن ها نمی بینم چرا که خداوند متعال یک سوره ی کامل را به نام آن ها "الجن " نامیده و در آن از اخبار و سرگذشت و گفته های بسیاری از آنان ذکر شده است. اما احادیث دال بر وجود اجنه نیز بیش تر از آن است که بشود همه را ذکر نمود.


  • mina afshar